به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، بازار سهام در ایران با قدمتی ۵۶ ساله، در سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه فعالان اقتصادی، سیاستگذاران و عموم مردم قرار گرفته است. با وجود توسعه کمی این بازار، اما کیفیت زیرساختها و نظام حقوقی و نظارتی چندان بهبود نیافته است. نظام حکمرانی شرکتی و سهامداری تودرتو هم از جمله مشکلات این بازار است که برای مقابله با آن تمهیدی اندیشیده نشده است. تعارض منافع و ضعف در نهادهای واسطهگر مالی هم سومین چالش مهم بورس است.
دکتر علی ابراهیمنژاد، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف طی نشستی در این دانشگاه، نگاهی به تاریخچه بازار سهام ایران داشته و چالشهای اصلی این بازار را توضیح داده است.
تأسیس بورس به کمک هلندیها
بورس ایران به کمک هلندیها در سال ۱۳۴۵ تاسیس شد. ساختار بورس ایران از شورای عالی بورس و اوراق بهادار تشکیل شد و سازمان بورس تحت نظر آن شروع به فعالیت کرد. بورس، فرابورس، بورس کالا، بورس انرژی و سایر نهادهای مالی نیز ذیل این ساختار فعالیت میکنند.
بازدهیهای نجومی بورس
بورس ایران در سالهای اخیر مسیر پرحاشیهای را طی کردهاست؛ از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۱ شاخص کل بازار به دلار، ۴٫۲ برابر شد. نقطهی اوج بازار که به سال ۲۰۲۰ یا ۱۳۹۹ برمیگردد، سقف ۸ برابری را ثبت کرد. با مقایسه بازده بازار سرمایه با بازارهای موازی، متوجه این نکته میشویم که در بازهی بررسی (۱۳۹۸-۱۳۷۱) بازار سرمایه بازدهی بسیار بیشتری را ثبت کردهاست. تقریبا در برابر شاخص قیمتها که افزایش ۱۷۵ برابری را تجربه کرده، شاخص بورس ۳۵۵۵ برابر شدهاست.
نکتهی مهمی که در مورد بورس صادق است، این است که دورههای رونق در بورس، متمرکز است. در واقع این رشد ۳۵۵۵ برابری توزیع و تمرکز یکسانی نداشتهاست. اگر بازهی بهترین ۵ سال را از بازهی مورد مطالعه حذف کنیم، مقدار رشد به ۶۰ برابر شدن میرسد که در برابر عدد اولیه بسیار پایینتر است. همچنین باید توجه داشت، هر چه افق سرمایهگذاری بیشتر باشد، احتمال ثبت بازدهی مثبت افزایش مییابد. در هر بازهای نیز سهمهایی با افت ارزش مواجه بودند و این آمارها در مورد شاخص کل مطرح میشوند.
شاخصهای مهم بورس کداماند؟
از شاخصهای مهم بازار سرمایه، شاخص قیمت به عایدی و شاخص قیمت به فروش شرکتها است. شاخص قیمت به عایدی یعنی به ازای هر واحد سودی که شرکت میسازد، باید چه قیمتی پرداخت شود. این شاخص در صورتی که همهی شرایط دیگر دو شرکت برابر باشد، هر چه مقدار کمتری داشته باشد، ارزنده بودن سهم را نشان میدهد اما تنها پایین بودن این شاخص دلیل کافی برای ارزنده بودن یک سهم نیست. میانگین تاریخی این شاخص برای بازار سرمایهی ایران ۸٫۸ است؛ در حالی که در تابستان ۹۹ عدد ۳۷٫۵ را نیز ثبت کردهاست. مورد بعدی دربارهی این شاخص، آیندهنگر بودن آن است. این اعداد به صورت گذشتهنگر محاسبه شدند اما برای کاربردی شدن آن، باید به صورت آیندهنگر مورد بررسی قرار گیرد. همچنین شاخص P/S (قیمت به فروش شرکت) نیز وجود دارد که به معنی نسبت قیمت به فروش شرکت است که در اوج خود در بازار ایران ۹.۷ بودهاست.
چالشهای پیشروی بازار سرمایه
بازار سرمایه در ششمین دههی فعالیت خود برای بهبود عملکرد نیازمند اصلاحات زیادی است. این اصلاحات به سادگی قابل اجرا نیستند و در زمینههای مختلف، چالشهای متفاوتی را ایجاد میکند. زیرساختهای بازار سرمایه و نظام حقوقی و نظارتی آن اولین چالش و مهمترین آن است. در ادامه نیز چالشهایی مثل نظام حکمرانی شرکتی و ساختار مالکیت و تعارض منافع نهادهای واسطهگر مالی از چالشهایی است که برای بهبود عملکرد بازار باید رفع شوند و برای آنها چارهای اندیشیدهشود.
زیرساختهای بازار سرمایه و نظام حقوقی و نظارتی
عدم تقارن اطلاعات از مهمترین مشکلات بازارهای مالی است. بازارهای مالی باید سازوکارهایی را برای انتشار بهموقع و دقیق اطلاعات را تهیه کنند. این سازوکارها در راستای حمایت از سهامداران خرد صورت میگیرد تا حقوق آنها توسط سهامداران بزرگ نادیده گرفته نشود. در این مورد بازار ایران، سازوکار بستن نماد را به کار میگیرد؛ سازوکاری که به جای احقاق حقوق سهامداران خرد، به آنها آسیب وارد میکند. این سازوکار به عبارتی اختیار زمان معاملات سهامداران خرد را با محدودیت مواجه میکند.
برای دفاع از حقوق سهامداران خرد باید یک مجموعهای از رویکردها به کار گرفته و زیرساختهای حقوقی با یک نظام مدوّن تشکیل شوند تا مصادیق سواستفاده مشخص شوند. مهمترین ابزاری که سهامداران عمده به کمک آن از سهامداران خرد سوءاستفاده میکنند، معاملات با افراد وابسته است؛ باید برای این موضوع راهحلی مثل انتصاب افراد مستقل و مسئولیتپذیر کردن افراد با جایگزینی افراد حقیقی به جای حقوقی اتخاذ شود.
مشکلات نظارتی در بازار سرمایه ایران
در این بخش نظارت بر بازار نیز چالشهای زیادی دارد. تمرکز اصلی سازمان بورس بر توسعهی کمّی بازار است در حالی که دغدغهی اصلی باید برخورد با تخلفات باشد. چالش بعدی عدم بهرهمندی از تجربیات بینالمللی و چالش سوم درب چرخان است. درب چرخان به معنی حضور افراد در دستگاه تنظیمگری و آشنایی با قوانین و مقررات وکسب اطلاعات و سپس حضور در بخش خصوصی و نهادهای مالی و استفاده از این اطلاعات است.
نظام حکمرانی شرکتی و ساختار مالکیت
چندلایه بودن مالکیت و سهامداری تودرتو از ویژگیهای ساختار مالکیت در بازار سهام ایران است. بر اساس بررسیهای انجام شده نزدیک به ۶۰ درصد شرکتهای بورسی و فرابورسی دارای مالکانی هستند که بیش از ۴۰ درصد سهام شرکتها را در اختیار دارند. مالک نهایی بیشتر دولت، نهادهای حاکمیتی و صندوقهای بازنشستگی هستند که نزدیک به ۸۰ درصد شرکتهای بورسی و فرابورسی را در کنترل خود دارند. ساختارهای تودرتو که پیشتر به آن اشاره شد، ناشی از وجود گروههای کسبوکار است. گروه کسبوکار مجموعهای درختی از بنگاههای بورسی است که حداقل سه شرکت بورسی در آن حضور داشته و نهایتاً یک مالک نهایی دارد. بخش عمدهی بازار ایران در اختیار گروههای کسبوکار است.
تفکیک حق رأی از حق جریان نقدی یکی از دلایل شکلگیری این ساختارهای مالکیتی است. در یک ساختار تکلایه و در حالت عادی نسبت حق رأی و حق جریان نقدی با هم برابر است. ساختار چندلایه به برخی این اجازه را میدهد که با پول کمتر دارایی بیشتری را به کنترل خود درآورند. این مشکل معمولاً در بازار همهی کشورها وجود دارد. یکی از راهکارها برای این مشکل در ایران اعمال مالیات بر سود تقسیمی شرکتها است.
تعارض منافع و ضعف در نهادهای واسطهگر مالی
چالش بعدی، عدم کارکرد درست نهادهای واسطهگر مالی است. نهادهای واسطهگر مالی شامل سبدگردان، مشاور سرمایهگذاری، صندوق سرمایهگذاری مشترک، تأمین سرمایه،کارگزاری و... است. عملکرد خوب این نهادها به عملکرد مناسب بازار سرمایه منجر میشود. مشکلی که وجود دارد این است که در ایران به مصادیق تعارض منافع در نهادهای مالی بازار سرمایه کمتوجهی شده و این باعث شدت گرفتن آن و عدم اعتماد مردم برای واردکردن غیرمستقیم پول خود به بازار شدهاست.
نظر شما